پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران، همانگونه که عراق را در بنبست سیاسی و نظامی شدیدی قرار داد و توطئههای وسیعی را که از جانب استکبار جهانی علیه انقلاب اسلامی تدارک دیده شده بود، نقش بر آب کرد، بر گروهها و عناصر به اصطلاح اپوزیسیون نیز شوک شدیدی وارد کرد. در این میان، منافقین به عنوان تنها گروهی که همه حیثیت (!) و هستی سازمان خود را در گرو جنگ نهاده بودند، بیشترین صدمه و لطمه را از پذیرش قطعنامه توسط ایران متحمل شدند. بنابراین، برای خارج شدن از این بنبست، توطئه عملیات سرنوشتساز (فروغ جاویدان) که توسط سازمان منافقین طراحی شده بود، توسط این گروه با همکاری عراق به مرحله اجرا درآمد. هدف عملیاتی منافقین از حرکت سریعی که در عمق خاک ایران و با تانکهای برزیلی دجله (دارای چرخهای لاستیکی و سرعتی معادل 120 کیلومتر در ساعت) انجام میشد، تسخیر چندین شهر(کرمانشاه، همدان، قزوین و تهران) و درنهایت، رسیدن به تهران بود. آنان در نظر داشتند با وارد کردن 13 تیپ نیروی رزمی به تهران، ضمن تسخیر و اشغال مراکز مهم، به خیال خود قدرت را بهدست گیرند. طبق زمانبندی این طرح، نیروهای منافقین باید ساعت 18 روز دوشنبه 3 مرداد ماه به کرند، ساعت 20 به اسلامآباد و 22 شب به کرمانشاه رسیده و در این شهر، دولت خویش را اعلام میکردند و اگر چه در ساعتهای مقرر به کرند و اسلامآباد رسیدند، اما در مسیر اسلامآباد- کرمانشاه در گردنه حسن آباد و چهارزبر، از پیشروی آنها جلوگیری شد. در این عملیات که نام آن «فروغ جاویدان» بود، به اصطلاح 25 تیپ از منافقین که هر تیپ به طور متوسط شامل 200 نفر بود، شرکت داشتند و به این ترتیب، در مجموع حدود 5000 نفرنیروی عملیاتی وارد خاک ایران شدند (سایت هدی بلاگ http://hodablog.net). در این تحقیق برآن هستیم که با جمعآوری اطلاعات کتابخانهای و تجزیه وتحلیل آن به روش توصیفی تحلیلی، دلایل تصمیم سازمان منافقین برای حمله به جمهوری اسلامی و عوامل مؤثر بر شکست وناکامی آنها در عملیات فروغ جاویدان و همچنین دستاوردهای عملیات مرصاد را احصاء نماییم با این امید که مورد بهرهبرداری مراکز دانشگاهی وآموزشی نیروهای مسلح در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرد.