هویت به معنای چیستی و تقابل اثر سه قطب مخالف، من، ما و دیگران است که دارای ابعاد مختلف کالبدی-مکانی، فرهنگی-اجتماعی، اقتصادی، سیاسی است. هویت مکانی تمایزات و تصورات مکان را بازگو میکند و به عنوان مبنای شناخت مکان، در مقابل موجودیتی مجزا عمل میکند. این صرفاً بدان معنا است که هر مکان، نشانه منحصر به فردی دارد و قابل شناسایی است. از طرفی کالبد محیط به عنوان مهمترین عنصر عینی هویت مکانی، نقش مؤثری ایفا میکند. بنابراین به نظر میرسد احساس محرومیت نسبی از کالبد مطلوب بر هویت مکان و حس تعلق مکان در جوامع تأثیرگذار بوده است. در پژوهش حاضر با استفاده از نرمافزار AMOS و SPSS برای تجزیه و تحلیل و با بهرهگیری از مدل ساختاری به بررسی محرومیت و احساس محرومیت نسبی کالبدی و نقش آن بر هویت و حس تعلق مکانی پرداخته شده که در نتیجه رابطه معناداری بین این دو مقوله وجود داشته و احساس محرومیت نسبی کالبدی بر کاهش حس تعلق مکانی جامعه مورد بررسی اثر گذاشته است.