از نظر قرآن و منابع دینی، جنگ و جهاد برای جلوگیری از آلودگی و فساد در زمین، محفوظ ماندن پرستشگاهها، جلوگیری از ستمگری و دفاع از مظلومان و به تعبیری برای مقابله با هر آنچه مانع کمال، رستگاری و سعادت انسان است، مجاز شمرده شده است، نه برای استثمار اقتصادی یا برتری طلبی سیاسی یا توسعه طلبی اجتماعی و جغرافیایی و مسائلی که در طول تاریخ حیات پر رنج انسان، امنیت و آرامش را از آنان سلب کرده و بیشترین زیان و خسارت را بر آنها تحمیل نموده است.
بنابراین اگر قرآن کریم در جایی فرموده: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً» با آیه «وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَکُونَ فِتْنَةٌ» منافات ندارد. چون جنگ برای دفع فتنه است، امری که به دنبال آن سلم و صلح امکان پذیر خواهد بود.
سیره عملی پیامبر (ص) نیز در تمامی درگیریها با مشرکان، کفار و یهودیان، بر ترک تجاوز و ستم استوار بود و اساساً فلسفه جهاد در راه اسلام، برقراری عدالت، تأمین مصالح واقعی و آزادیهای مردم بر اساس ارزشهای انسانی و دینی بوده است.